من شرمندم .
واقعا شرمندم در برابر خودم
و خدای خودم .
خجالت می کشم توآینه به خودم نگاه کنم .
به چشمهام .
می دونی ؟
چشمهام اصلا خاص نیستن ها .
یه جفت چشم قهوه ای که هرروز دارن
روشن تر میشن ! اونا خیلی راحت حرفهای
نگفته ی صاحبشون رو به زبون میارن .
دیگه روم نمیشه تو آینه نگاه کنم به خودم .
خود واقعیم دیده میشه و من اینو نمی خوام .
من هنوزم انکار می کنم .
واقعا شرمندم در برابر خودم
و خدای خودم .
خجالت می کشم توآینه به خودم نگاه کنم .
به چشمهام .
می دونی ؟
چشمهام اصلا خاص نیستن ها .
یه جفت چشم قهوه ای که هرروز دارن
روشن تر میشن ! اونا خیلی راحت حرفهای
نگفته ی صاحبشون رو به زبون میارن .
دیگه روم نمیشه تو آینه نگاه کنم به خودم .
خود واقعیم دیده میشه و من اینو نمی خوام .
من هنوزم انکار می کنم .
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر